خشم یک احساس طبیعی است که همهی انسانها تجربه میکنند. گاهی اوقات، عصبانیت میتواند چیز خوبی باشد. بهعنوان مثال، عصبانیت به شما این توان را میدهد که کاری را انجام دهید یا از چیزی که به آن اعتقاد دارید، دفاع کنید. اما عصبانیت کنترل نشدهی والدین میتواند روی کودکان اثرات منفی جدی داشته باشد و سلامت روانی، عاطفی و جسمی آنها را تحت تأثیر قرار دهد. به همین دلیل، صبور بودن و کنترل خشم در برابر کودکان مهم است.
دلایل مختلفی وجود دارند که باعث خشم والدین میشوند. احساس خستگی، داشتن مسؤولیتهای فراوان و توجه به نیازهای کودک همگی از عواملی هستند که میتوانند صبر و تحمل افراد را تحت تأثیر قرار داده و آنها را عصبانی کنند.
وقتی شخص در هنگام عصبانیت کنترل خود را از دست میدهد، ممکن است با دیگران درگیر شود، حرفهای ناخوشایند بزند یا کارهای آسیبزا انجام دهد. خوشبختانه، با استفاده از روشهای مختلف میتوان به افراد کمک کرد تا خشم خود را مدیریت کنند و به محرکها با آرامش بیشتری پاسخ دهند. در این مقاله به تأثیر خشم والدین بر فرزندان و راهکارهایی که میتوان از آنها برای کنترل خشم استفاده کرد، میپردازیم. تا انتهای این مقاله با ما همراه باشید.
فهرست مطالب
- چگونه خشم خود را در برابر کودکان کنترل کنیم؟
- خشم والدین چه تأثیری بر کودکان دارد؟
- چه زمانی مراجعه به متخصص توصیه میشود؟
- سخن پایانی و سوالات متداول
چگونه خشم خود را در برابر کودکان کنترل کنیم؟
۱- کنترل خشم – این را بدانید که موقع عصبانیت، نیروی اراده کمکی به شما نمی کند
استرس احساس یا پاسخ جنگ را در ما فعال می کند و باعث می شود تا قشر جلوی پیشانی که در واقع همان بخشی از مغز است که احساسات ما را کنترل می کند غیر فعال شود. خانم ناومبرگ می گوید: “وقتی می خواهیم جلوی عصبانیتمان را بگیریم به این قسمت مغز نیازی نداریم چون در واقع این بخش غیر فعال است. ”
“در لحظاتی که خونسردی تان را از دست داده اید، شما حتی نمی توانید با بقیه منطقی رفتار کنید چه برسد به خودتان! اگر می توانستید هم فرقی نمی کرد. سیستم عصبی انسان به دستورات پاسخ نمی دهد. در واقع تلاش برای کنترل سیستم عصبی، تنش شما را بیشتر می کند و همین باعث می شود سیستم عصبی تان بفهمد که شما واقعا در معرض خطر هستید. ”
۲- کنترل خشم – عوامل محرکتان را شناسایی کنید و یاد بگیرید که مکث کنید
خانم ناومبرگ می گوید شناختن لحظات قبل از عصبانیت و از کوره در رفتن، آسیب های ناشی از آن را به حداقل می رساند. او می گوید: “برای اینکه خونسردی مان را از دست ندهیم، اول باید بدانیم و بفهمیم که قرار است خونسردی مان را از دست بدهیم. به رفتار خودتان در لحظاتی که به خشمگین شدن منتهی می شود توجه کنید. ” طبق گفته خانم ناومبرگ، علائم هشدار دهنده عصبانیت در هر کسی متفاوت است. او می گوید: “وقتی من متوجه نشانه های عصبانیت در خودم می شوم، به دخترهایم می گویم: همین الانه که سرتون داد بزنم. اگه نمیخواین این اتفاق بیفته برید تو اتاقتون وگرنه مجبور میشم دعواتون کنم. ”
قدم بعدی بسیار مهم است: شما باید مکث کنید. خانم ناومبرگ می گوید: “وقتی متوجه شدید که دینامیت درونتان روشن شده، مکث کنید. مکث کردن واقعاً مهم است. اگر تهدید جدی و خطرناکی وجود داشت مکث نمی کردیم ولی ما می خواهیم به سیستم عصبی مان این پیام را ارسال کنیم که چنین شرایطی یک تهدید واقعی نیست. ” البته برای کسب اطلاعات بیشتر میتوانید مقاله بی احترامی و توهین به خانواده همسر را بخوانید.
موقع مکث کردن، نفس عمیق بکشید و آن را آهسته بیرون بدهید. به گفته خانم ناومبرگ، عمیق نفس کشیدن درست مثل هک کردن سیستم ایمنی بدن است. او می گوید: “وقتی نفس های عمیق می کشیم، به سیستم ایمنی بدنمان این پیام را می دهیم که نیازی نیست جبهه بگیریم، چون این تهدید واقعی نیست. به این ترتیب خیلی زود حالتان بهتر می شود. ”
۳- کنترل خشم – یک خروجی پیدا کنید
مکث کردن می تواند جلوی سقوط کردنتان را بگیرد؛ اما شما هنوز هم با حداکثر سرعت در حال جلو رفتن هستید و موتورهای احساسی تان همچنان شعله ورند. نیرو و حرکت به خودی خود از بین نمی روند، بلکه به یک خروجی نیاز دارند. وقتی مرحله اول یعنی مکث و تنفس را انجام دادید قدم بعدی ساده است: شما باید به معنای واقعی کلمه، کار دیگری جز کاری که در آن لحظه مشغولش بودید انجام بدهید. حتما باید خودتان را به نحو دیگری سرگرم کنید.
خانم ناومبرگ می گوید: “احتمالا شما در آن لحظات، هنوز انرژی شدید و زیادی در بدنتان دارید و به خاطر وجود این انرژی دنبال جنگ یا فرار هستید. ” “شما باید با آن انرژی کاری انجام بدهید.” این مرحله بسته به سلیقه و روحیه هر کسی فرق می کند. به گفته خانم ناومبرگ، بعضی ها موقع عصبانی شدن دچار برخی حرکات فیزیکی می شوند. این واکنش ها پاسخ جسمی به وضعیتی است که در آن قرار دارند. البته برای کسب اطلاعات بیشتر میتوانید مقاله داشتن اعتماد به نفس را بخوانید.
در چنین مواقعی دعا خواندن، تکرار مانتراها، خواندن یک آهنگ یا پخش کردن موسیقی کمک کننده خواهد بود. خانم ناومبرگ می گوید که وقتی عصبانی می شده، شروع به تکرار عبارت های غیر خصمانه و یا حتی خنده دار می کرده. “من شروع به فریاد زدن چیزهای دیوانه واری می کردم که به نوعی خنده دار بودند. مثلا به دخترهایم نگاه می کردم و فریاد می زدم “من واقعاً تو را دوست دارم!”
۴- کنترل خشم – دست از انجام چند کار با هم بردارید
به گفته ناومبورگ، والدین می توانند با تمرکز کردن روی فقط یک کار، استرسی که باعث از دست رفتن خونسردی شان می شود را کاهش بدهند. البته انجام این توصیه برای والدین شاغلی که مجبور شدند ماهها در قرنطینه باشند و دورکاری کنند و در عین حال که یک چشمشان به کارهایشان است مراقب بچه هایشان هم باشند، غیر ممکن است. ولی به هر حال مهمترین نکته این است که تمام توجهمان را فقط معطوف یک موضوع کنیم تا بتوانیم خونسردی خودمان را حفظ نماییم. به چنین کاری “تک وظیفه ای” بودن گفته می شود.
۵- کنترل خشم – انتخاب کنید که کنار بچه هایتان باشید یا آنها را نادیده بگیرید
اغلب اوقات انجام چند کار با هم جواب نمی دهد. چیزی که خانم ناومبرگ به عنوان مادر دو دختر کوچک تجربه کرده این است که وقتی همزمان می خواهید چند کار با هم انجام می دهید و یکی از این کارها توجه به بچه هایتان است، مطمئنا رفتارتان با بچه ها موفقیت آمیز و خوب نخواهد بود. او می گوید: “من همیشه در ذهنم نسبت به کارهایی که چه برای خودم و چه برای زندگی شخصی ام باید انجام می دادم نگران بودم. ”
“وقتی در حال خالی کردن ماشین ظرفشویی بودم، همزمان به ایمیل هایم هم جواب می دادم و همین همزمانی کارها با هم باعث می شد حوصله بچه ها را نداشته باشم و زود از دستشان عصبانی بشوم.” او فهمید بهتر است به جای اینکه هر کاری را نصفه نیمه انجام بدهید، یا کاملا کنار بچه هایش حضور داشته باشید و یا اینکه کاملا غایب باشد. البته برای کسب اطلاعات بیشتر میتوانید مقاله اهمیت داشتن روابط دوستانه را بخوانید.
برای ۲۰ تا ۳۰ دقیقه توجه کاملتان را معطوف بچه هایتان کنید و کنارشان باشید. سپس به آنها بگویید که باید کار کنید. بعد وقتتان را صرف کار با کامپیوتر کنید، کتاب بخوانید یا هر فعالیت دیگری که می خواهید بکنید. چون این زمان برای شما و کاریست که می خواهید انجامش بدهید.
۶- کنترل خشم – به کودکانتان صبر کردن را یاد بدهید
خیلی از پدر و مادرها دوست ندارند به بچه هایشان بگویند که بزرگترها به زمان نیاز دارند. آنها فکر می کنند اگر بلافاصله کاری که فرزندشان از آنها خواسته را انجام ندهند، پدر و مادر بدی هستند. ولی خانم ناومبرگ به ما می گوید که باید به بچه ها صبر کردن و منتظر ماندن را یاد داد. این کار هم برای والدین بهتر است و هم برای بچه ها. او می گوید: “شما مجبور نیستید فورا کاری که کودکتان می خواهد را انجام بدهید.
می توانید بگویید: خب… رفیق، من پنج دقیقه زمان لازم دارم تا این ایمیل رو بفرستم و بعد به تو کمک می کنم.” اینکه دائما در دسترس بچه هایتان باشید باعث می شود زود کلافه شوید و در عین حال مانع از این می شود که بچه ها یاد بگیرند خودشان مشکلاتشان را حل کنند؛ یعنی همان کاری که بیشتر وقتها در صورت عدم کمک والدین انجام می دهند. ”
البته آموزش دادن به کودکان که شما همیشه در دسترسشان نیستید و نمی توانید همیشه به آنها کمک کنید روند کند و آهسته ای دارد. خانم ناومبرگ می گوید: “این مهارت چیزی است که می توانید از همان سنین پایین به کودکانتان آموزش بدهید اما قطعاً زمان بر است.”
“برای برخی از بچه ها این کار آسان و ساده است چون آنها به تنهایی با خواهر و برادرهایشان بازی می کنند و مشکلی با این قضیه ندارند؛ اما برای بعضی بچه ها سخت خواهد بود. اگر فرزند شما تحریک شود، اگر او مضطرب، خسته، نگران یا ناراحت باشد، مجبور کردن او برای تنها گذاشتن شما سخت تر است. ”
۷- کنترل خشم – تلفنتان را کنار بگذارید
خانم ناومبرگ متوجه شده است که وقتی والدین از دست بچه هایشان عصبانی می شوند ترجیح می دهند با گوشی تلفنشان مشغول شوند. با اینکه تلفن همراه می تواند ما را از آن لحظات خارج کند، ولی به احتمال زیاد اوضاع را بدتر خواهد کرد. او یک توصیه ساده دارد: “تلفنتان را کنار بگذارید. واقعا به طور جدی این کار را بکنید. تلفن های همراه شما را بیشتر تحریک می کنند و باعث می شوند عصبانیتتان افزایش پیدا کند.
از طرف دیگر، چیزهایی که ما در گوشی هایمان تماشا می کنیم معمولا جالب تر، بهتر و سرگرم کننده تر از زندگی واقعی خودمان هستند. تصور کنید که در حال دیدن یک فیلم خنده دار هستید و بعد کودکتان پیش شما می آید و کمک می خواهد. احتمالا آن موقع پیش خودتان فکر می کنید که: من دلم میخواست فیلم نگاه کنم، نه اینکه با تو حرف بزنم! همین مساله می تواند شما را در آستانه عصبانی شدن قرار بدهد. ”
۸- کنترل خشم – برای تصمیم گیری عجله به خرج ندهید
اغلب اوقات وقتی آتش خشم پدر و مادرها شعله ور می شود، در تصمیم گیری عجله و شتاب به خرج می دهند. خانم ناومبرگ می گوید: “تلاش برای برقراری ارتباط مجدد با بچه ها، آن هم وقتی هنوز عصبانی هستید احتمالا پایان بدی خواهد داشت. فرقی نمی کند متوجه این قضیه شده باشید یا نه، به هر حال شما در لحظه عصبانیت، از فرزندتان این انتظار ناعادلانه را دارید که یا خودش از شما عذرخواهی کند و یا اینکه عذرخواهی شما را بپذیرد. اما این اتفاق هرگز نخواهد افتاد. ”
از آنجایی که آنها بچه هستند، یا خیلی به این قضیه که شما سر آنها داد زده اید اهمیت می دهند یا اصلا برایشان مهم نیست. “آنها یا هنوز ناراحت هستند و یا از این مساله گذشته اند و دلشان نمی خواهد با شما درباره اش صحبتی بکنند. حالت سوم هم این است که آنها هنوز همان کاری را انجام می دهند که شما را آزار می دهد و باعث می شود عصبانی تر شوید.
خشم والدین چه تأثیری بر کودکان دارد؟
خشم و عصبانیت والدین میتواند تأثیرات شدیدی بر کودکان داشته باشد. گاهی اوقات، والدین خشم خود را با از کوره در رفتن، فریاد زدن یا آزار جسمی، کلامی و عاطفی ابراز میکنند. کودکان برای رشد و تکامل به احساس امنیت و آرامش نیاز دارند. بنابراین، فریاد زدن بر سر آنها یا درگیری با آنها برای سلامت جسم و روانشان مضر است.
اگر والدین با راههای کنترل خشم در برابر کودکان آشنا نباشند، احتمال دارد کودک دچار استرس شود و رشد مغز او تحت تأثیر قرار بگیرد. بزرگ شدن در کنار والدینی که همیشه خشمگین هستند، یک عامل خطر برای ابتلا به بیماری روانی در دوران بزرگسالی محسوب میشود.
ممکن است خشم والدین به آزار کلامی یا عاطفی کودک منجر شود. بدرفتاری فقط جسمی نیست. کلمات میتوانند باعث زخمهای عمیق و آسیبهای پایدار شوند. اگر یکی از والدین از روی عصبانیت به کودک حرفهای ناخوشایند و آزاردهنده بگوید، ممکن است کودک خود را مقصر بداند و به همین دلیل احساس بیارزشی کند.
این احتمال وجود دارد که کودکان نسبت به والدین عصبانی خود با رفتار منفی، بیادبی یا پرخاشگری واکنش نشان دهند. همچنین ممکن است کودکان بیمار شوند، از دیگران کنارهگیری کنند یا در خوابیدن مشکل داشته باشند.
اگر عصبانیت به خشونت فیزیکی تبدیل شود، میتواند به کودک آسیب جدی وارد کند. تکان دادن، کتک زدن یا پرتاب کردن کودکان کم سن و سال ممکن است به آسیب شدید و حتی مرگ منجر شود. تنبیهی بدنی کودک هم میتواند در مراحل بعدی زندگی تأثیر منفی روی او بگذارد و احتمالاً باعث بروز مشکلات زیر شود:
- رفتار ضداجتماعی
- پرخاشگری
- عزت نفس پایین
- مشکلات مربوط به سلامت روان
- روابط منفی
یک مطالعه روی ۳۵۰ بزرگسال بیخانمان که سن آنها ۵۰ سال و بالاتر بود نشان داد که بین ناملایمات دوران کودکی، از جمله آزار جسمی و کلامی، و مشکلات سلامت روان ارتباط وجود دارد. در سایر تحقیقات هم مشاهده شده که تجارب ناخوشایند دوران کودکی (ACE) مانند سوء استفاده و آزار کلامی با بیماریهای دردناک مثل آرتریت، سردردهای شدید و درد مزمن مرتبط است.
چه زمانی مراجعه به متخصص توصیه میشود؟
شما به فرزندان خود عشق میورزید؛ با این حال، مراقبت از آنها میتواند خستهکننده و حتی ترسناک باشد. مهم نیست که چقدر در طول روز ناراحت یا عصبانی میشوید، آنچه که اهمیت دارد نحوهی کنترل خشم در برابر کودکان است. مدیریت خشم به شما کمک میکند که با فرزندتان به شیوهی سالم و سازنده رفتار کنید و در مورد نحوهی برخورد با موقعیتهای چالشبرانگیز و حل تعارضها الگوی خوبی برای او باشید.
اگر علیرغم تلاشی که انجام میدهید در کنترل خشم خود ناموفق هستید، لازم است با یک متخصص صحبت کنید. طیف وسیعی از گروههای حمایتی و کلاسهای مدیریت خشم، از جمله گزینههای آنلاین، وجود دارد که میتوانید برای یادگیری راهکارهای کنترل خشم در برابر کودکان از آنها استفاده کنید. متخصصان سلامت روان به شما مهارتهای مورد نیاز برای برقراری ارتباط بهتر با کودکان را آموزش میدهند. همچنین میتوانند به شما در تغییر الگوهای تفکر منفی کمک کنند.
سخن پایانی
شما در این مقاله با روشهای کنترل خشم در مقابل کودکان آشنا شدید. همچنین از تاثیر عصبانیت والدین برکودکان آگاه شدید. اگر سوال یا نظری دارید آن را در کامنت مطرح کنید تا در اسرع وقت توسط ما جواب داده شود.
سوالات متداول
داد زدن می تواند منجر به ایجاد احساسات بسیار منفی در روابط شما با فرزندان و حتی شریک زندگیتان شود. ناتوانی در مدیریت خشم همچنین باعث می شود تا شما مانند فردی به نظر برسید که کمتر قابل دسترسی است و نمی توان به راحتی به او نزدیک شد. مدیریت خشم به شما کمک می کند تا به عنوان والدین یک کوچولوی حساس، عصبانیتی را که احساس می کنید به شکلی سالم هدایت کنید.
در مرحله اول، این امر باعث ایجاد چالش در روابط میان شما با بچه ها و شریک زندگیتان خواهد شد. دوم اینکه، به دلیل ترس از سرزنش شدن، این احتمال وجود دارد که فرزندانتان مسایلی را از شما پنهان کنند. این اتفاق می تواند در آینده بسیار مسئله ساز باشد، زیرا ممکن است نتوانید در جایی که باید و در صورت نیاز به کودکان خود کمک کنید.